آنچه پایان ندارد نه تویی نه من

این انسانیت است

که تاابد فریاد کشیده خواهدشد

هرچه بلا کشیده ام

من ازوفاکشیده ام

ازاو که گفت یارتوهستم ولی نبود

ازخود که بی شکیبم وبی یار خسته ام

این جا زمین است

زندان عشق های یک نفره 

خوش آمدی!

(رضا کاظمی)


ندارم هایم زیادشده اند

وتو بی خیال ترازآنی

که کمی ازصدایت را برایم بفرستی(مریم یوسفی)

ساقی ترین زچشم تو رسوای این دل است(بهرام باعزت)

مارا ازمرگ می ترسانند

انگارکه مازنده ایم

شهر هوای باران دارد

من هوای گریه

رفیق گرمابه وگلستانیم ما

(رضا کاظمی)

ای همدم روزگار چونی بی من؟

ای همدم روزگار چونی بی من؟