همواره فکر دیدن تو با تو بودنم-رویای دیدن تو پرازاضطرابهاست

.

.

من آدمم وتو حوای ماجرای منی-تمام حرف تو این شد که سیب ممنوع است(امید صباغ نو)

.

.

دل سپرده ام من به روی تو-دردل من است آرزوی تو

.

.

عش انده وحسرت است وخواری

عاشق نشوید اگر توانید

.

.

آی عشق پرتو خانه ات به دامم افکند-چه می دانستم پیراهن آتش است روشنایی چاک چاکت(شمس لنگرودی)

.

.

تمام عمر شبیه فریادی زندگی کردم که دنبال یک دهان می گردد

ای تپش های تن سوزان من-آتشی درسایه مژگان من(فروغ)

درمظلمه عشق که همت طلبد داد-فریاد دل ماست که آسوده پرستیم(بهرام باعزت)

درهمه جای این زمین هم نفسم کسی نبود-زمین دیار غربت است ازاین دیار خسته ام

این چشم ها پیشت که باشم مال توهستند-دنبال چشمانم نیا روزی اگر رفتم